با سلام
مطالب زیر از لینک مقابل است: هخامنشیان از حقیقت تا دروغ
اسناد مطالب و عکس و توضیحات لازم در سایت موجود است
به این سادگی نمیشه قبول کرد ولی قابل تامل است. فقط می خوام نظر بقیه رو در باره این نوع تعریف تاریخ ایران رو بدونم.
از بانو پرنیان حامد هم میخام بعد از مطالعه سایت و دیدن به اصطلاح اسناد حتما برای روشن شدن موضوع نظرشونو بدن.
اصالت تاریخی هخامنشیان
الف) تاریخ هخامنشیان قرنی پیش وارد ایران شده, و تا قبل از آن در هیچ یک از کتب ایرانی حتی اسم این سلسله و پادشاهان آن ذکر نشده است مگر اینکه از منابع اهل مغرب مانند عهد عتیق و کتب یونانی استفاده کرده باشندکه اغلب مورخین مانند ابوریحان بیرونی آن را مغشوش دانستند. و یا تاریخ آن تطابقی با تاریخ نوین هخامنشی نداشته باشد که در همین وبلاگ برخی منابع را خواهید دید.
تاریخ اصیل و حقیقی ایران
ب) سلسله ی کیانیان, سلسله ی تاریخی و معتبر ایران است که ریشه در کتب ساسانی و پهلوی و تواریخ دیگر دارد که در آن کوروش و داریوش کارگزاران برخی پادشاهان کیانی در بابل بودند نه پادشاه ایران که با ورود تاریخ نوین هخامنشی به ایران, این سلسله و دیگر تواریخ اصیل ایران اساطیری قلمداد شد.
کیانیان و هخامنشیان هردو با هم
ج) با پذیرش فرض مطابقت داشتن تاریخی کیانیان و هخامنشیان صرف تغییر نام پادشاهان هخامنشی در رساله های یونانی و دیگر تواریخ, تاریخ هخامنشیان دارای تناقضات بسیاری با کیانیان است که با پذیرش تاریخ هخامنشیان مجبور به عدم اطمینان کامل به تاریخ کیانیان و یا برعکس هخامنشیان میشویم که با توجه به منابع و اسناد تاریخ هخامنشی, این تاریخ مغشوش است.
تخت جمشید
د) تخت جمشید, جزو آثار یاستانی قدیمی ایران است که مطابق با نام آن و کتب اصیل ایرانی, توسط جمشید بنا شد نه کوروش, همچنین این مکان, حدود 90 تا 70 سال پیش دچار تحریف در قالب مرمت و تعمیر, توسط افراد بیگانه شده است که میتوان اسناد آن را در این وبلاگ مشاهده کرد. این اسناد کاملا معتبر و از کتب کاشفین و باستان شناسان و مرمت کاران تخت جمشید مانند هرتسفلد, اشمیت, آستروناخ و سامی می باشد.
هدف ما بیان حقایق تاریخ ایران که مسلما اثباتیست بر قدمت و تمدن و فرهنگ ایران میباشد. اما بر خلاف آنچه که در تواریخ نوظهور , تواریخ نوین, برخلاف عظمت و شکوه ظاهری و عوام فریبانه ای که در رسانه ها و بعضی حزب های سیاسی خارج و داخل میشنوید.
سوالات زیادی پیرامون تاریخ هخامنشیان برای شما مطرح بوده است چه ناخوداگاه و چه آگاه اما به دلیل عدم وجود منابعی صحیح و متداول وبرای آرامش خیال خود از پاسخ به آن صرف نظر نموده اید. مثلا:
چرا نام هخامنشیان, کوروش, داریوش نا آشناست؟
چرا در کتب قدیمی اسمی از آنان نیست؟(مانند اشکال و کیفیت امروزی این سلسله)
چرا در تاریخ فردی نداریم که فقط نام آن کوروش یا داریوش باشد؟ اما نام های دیگر بسیار زیاد بودند و هستند.
ارتباط جمشید با تخت جمشید و کوروش با تخت جمشید چیست؟
اگر بنای قصر جمشید ساخته جمشید است پس کوروش کیست؟
و سوالاتی که ذهن هر علاقه مند به تاریخ ایران را مشغول خود میکند.
تاریخ نوین چیست؟
تاریخی که ابتدا اواخر دوره قاجار توسط وزیر وقت قاجار حسن پیرنیا وارد ایران شد.
اواخر دوره قاجار تاریخی توسط وزیر وقت قاجار حسن پیرنیا با کمک مورخین دولتهای استعمارگر وارد ایران شد و تاریخ نوین نام یافت. این تاریخ که از منابع اهل مغرب بیرون می آید وارد کنندگان آن را هم اهل مغرب تشکیل میدادند و مورخین ایرانی تنها مترجم آن بودند. حتی به همین هم اکتفا نکردند و به تولید دوباره تاریخ با ایجاد و تغییر و تحریف آثار برای خاور میانه مخصوصا ایران پرداختند. تاریخ نوین تناقضات زیادی با تواریخ اصیل ایران داشت که هیچگاه نمیتوان از آن چشم پوشید. یکی از این تناقضات, وجود سلسله ای بنام هخامنشیان در ایران است. توجه کنید که در تواریخ اصیل حتی نام کوروش و داریوش بسیار به ندرت آمده است و از آنها به عنوان ملوک قسمتی از بابل یاد شده است که در حال حاضر تنها یک منبع از طرف بنده پیدا شده, آثار الباقیه ابوریحان بیرونی که بعدها بیشتر به آن میپردازیم. (منابع بسیاری برای اثبات بابلی بودن و پادشاه ایران نبودن کوروش و داریوش یافت شده است که از جمله آن میتوان به کامل ابن اثیر-مسعوی-طبری-یعقوبی- فارسنامه بلخی و... اشاره نمود که در این وبلاگ خواهید دید)
توجه داشته باشید که تاریخ نوین ناقض تاریخ اصیل ایران است از این رو مورخین واردکننده این تاریخ مانند حسن پیرنیا مجبور به معادل سازی تاریخ اصیل کیانیان با تاریخ نوین هخامنشیان و سپس اساطیری پنداشتن تاریخ اصیل ایران شدند (مراجعه شود به تاریخ اساطیری ایران نوشته حسن پیرنیا).
برآوردن حقایق تاریخ ایران و نکوهش تاریخ نوین چه اهمیتی دارد؟
بیان و کشف حقایق برای هر ملتی لازم است, چه این حقایق در ظاهر موجب نارضایتی اذهان عمومی شود. اما نه, نمیشود. عظمت فرهنگ و تمدن ایران در تواریخ اصیل ایران بسیار دلچسپ تر, با شکوه, خدا پرستانه, متمدن و دیرینه تر است. تاریخ نوین توسط بیگانگان و دشمنان ایران زمین به کشورمان ورود پیدا کرد, بی هیچ موشکافی میتوان دریافت که منافعی را هم برای آنان در پی داشته و خواهد داشت. جدای از این به موجب این تاریخ, شاید ایران ضررهایی کشف نشده را متحمل شده باشد و خواهد شود.
اساطیری پنداشتن تاریخ اصیل ایران ستم های بسیاری متحمل تاریخ ایران نمود که میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
کاهاندن قدمت 7000 ساله ایران به 2500 سال.
ایجاد نسل مبنا برای ایرانیان مانند هندواروپایی, ژرمن و... خواندن ما.
ساخت جعلیات مهاجرت گروه ها به ایران, درصورتی که خاور میانه مخصوصا ایران و عراق و شمال عربستان باید مبدا مهاجرت ها باشد.
رقم زدن پادشاهانی جنایتکار و بی فرهنگ و بت پرست برای ایران, درصورتی که واردات و گسترش تاریخ نوین بر مبنای عظمت و شکوه دادن ظاهری به ایران برای ایرانیان ولی عکس آن در خارج از ایران بود. (میتوانید به کتب یونانی و عهد عتیق و.... مراجعه کنید)
مهم ترین ضربه ی واردات تاریخ نوین, سرقت آثار باستانی ایران و بجای آن آثار سازی برای هخامنشیان میباشد که میتوان به تغییر قسمت اعظمی از تخت جمشید و اضافه و کم کردن آن اشاره نمود(اسناد آن در این پایگاه بارگزاری شده است در صورت نیاز بیشتر میتوانید به مجموعه کتب تخت جمشید اثر اشمیت و کتب باستان شناسان و مرمت کاران دیگر مانند هرتسفلر و آستروناخ و سامی مراجعه کنید). درصورتی که این بنا ساخته ی جمشید و متعلق به بیش از 2500 سال میباشد.
با کمی درایت, میتوان سوء اثرات غیر مستقیم این جعل بزرگ تاریخی را هم برشمرد. آنچه که برای ما مهم است تمییز و تبیین تاریخ اصیل و پالایش آن از تواریخ نوین امروزیست.
وجه دیگر این موضوع از منظر خواص پوشیده نیست که تاریخ نوین همچون معامله گندم و نفت و حتی غشی در این معالمه تاریخی فراتر از معامله نفت و گندم و معامله های مادی ست. درد نان بسیار سنگین ولی درد فرهنگی درد نان هم بدنبال دارد.
تا حال کجا بودید؟
نکته ای که ذهن شمارا خواهد آزرد باور به این مطلب است که مورخین چه در معاصر و چه اواخر قرن پیش دچار غفلت به این بزرگی بوده باشند. اما باید توجه داشته باشید:
اولا) مورخین و گسترش دهندگان تاریخ نوین را در مبنای آن اشخاص سیاسی قاجار و پهلوی و همچنین مزدور های خارجی و داخی استعمار گران تشکلیل میدادند مانند میرزا فتح علی آخوند زاده - جلال الدین میرزا قاجار- محمد علی فروغی -اردشیر جی و... و کسانی که شاید در این زمینه فعالیت داشتند ولی ناآشنا ماندند. این نکته نیز لازم به توجه است که پاک بودن نیت مشیرالدوله پیرنیا و مورخین غربی و همچنین مزدور نبودن هرتسفلد, استروناخ, اشمیت, سامی و دیگران بیشتر نیازمند سند است تا عکس آن.
دوما) افرادی بودند و هستند که صداشان از ته چاه غربت و تهمت و هتاکی ای که رسانه های بیداد زمان با همکاری گله های دین ستیز و وطن بسیم بفروش رقم میزنند شنیده میشود.
سوما) ایران همیشه در شرایطی بود که تبیین این موضوعات در چارچوب عقاید و نظرها قرار داشت و قضاوت های مردم دور از حقیقت و برای جپهه گیری و در راستای ترویج عقاید حزبی بود مانند امروز کسانی که در جهان موازی دهه 40 50 سیر میکنند. از اینرو پرداختن به این موضوع از جانب مراجع ذیربط دشوار بود و مستلزم پرداخت هزینه که هرکسی قدرت و معرفتش را نداشت. اما امروز وقت آن رسیده, هرچند برای عده ای فراموش ساختن رویاها و سیر در عوالم ذهنی, سخت باشد.
هخامنشیان از حقیقت تا دروغ
مطالب زیر از لینک مقابل است: هخامنشیان از حقیقت تا دروغ
اسناد مطالب و عکس و توضیحات لازم در سایت موجود است
به این سادگی نمیشه قبول کرد ولی قابل تامل است. فقط می خوام نظر بقیه رو در باره این نوع تعریف تاریخ ایران رو بدونم.
از بانو پرنیان حامد هم میخام بعد از مطالعه سایت و دیدن به اصطلاح اسناد حتما برای روشن شدن موضوع نظرشونو بدن.
اصالت تاریخی هخامنشیان
الف) تاریخ هخامنشیان قرنی پیش وارد ایران شده, و تا قبل از آن در هیچ یک از کتب ایرانی حتی اسم این سلسله و پادشاهان آن ذکر نشده است مگر اینکه از منابع اهل مغرب مانند عهد عتیق و کتب یونانی استفاده کرده باشندکه اغلب مورخین مانند ابوریحان بیرونی آن را مغشوش دانستند. و یا تاریخ آن تطابقی با تاریخ نوین هخامنشی نداشته باشد که در همین وبلاگ برخی منابع را خواهید دید.
تاریخ اصیل و حقیقی ایران
ب) سلسله ی کیانیان, سلسله ی تاریخی و معتبر ایران است که ریشه در کتب ساسانی و پهلوی و تواریخ دیگر دارد که در آن کوروش و داریوش کارگزاران برخی پادشاهان کیانی در بابل بودند نه پادشاه ایران که با ورود تاریخ نوین هخامنشی به ایران, این سلسله و دیگر تواریخ اصیل ایران اساطیری قلمداد شد.
کیانیان و هخامنشیان هردو با هم
ج) با پذیرش فرض مطابقت داشتن تاریخی کیانیان و هخامنشیان صرف تغییر نام پادشاهان هخامنشی در رساله های یونانی و دیگر تواریخ, تاریخ هخامنشیان دارای تناقضات بسیاری با کیانیان است که با پذیرش تاریخ هخامنشیان مجبور به عدم اطمینان کامل به تاریخ کیانیان و یا برعکس هخامنشیان میشویم که با توجه به منابع و اسناد تاریخ هخامنشی, این تاریخ مغشوش است.
تخت جمشید
د) تخت جمشید, جزو آثار یاستانی قدیمی ایران است که مطابق با نام آن و کتب اصیل ایرانی, توسط جمشید بنا شد نه کوروش, همچنین این مکان, حدود 90 تا 70 سال پیش دچار تحریف در قالب مرمت و تعمیر, توسط افراد بیگانه شده است که میتوان اسناد آن را در این وبلاگ مشاهده کرد. این اسناد کاملا معتبر و از کتب کاشفین و باستان شناسان و مرمت کاران تخت جمشید مانند هرتسفلد, اشمیت, آستروناخ و سامی می باشد.
هدف ما بیان حقایق تاریخ ایران که مسلما اثباتیست بر قدمت و تمدن و فرهنگ ایران میباشد. اما بر خلاف آنچه که در تواریخ نوظهور , تواریخ نوین, برخلاف عظمت و شکوه ظاهری و عوام فریبانه ای که در رسانه ها و بعضی حزب های سیاسی خارج و داخل میشنوید.
سوالات زیادی پیرامون تاریخ هخامنشیان برای شما مطرح بوده است چه ناخوداگاه و چه آگاه اما به دلیل عدم وجود منابعی صحیح و متداول وبرای آرامش خیال خود از پاسخ به آن صرف نظر نموده اید. مثلا:
چرا نام هخامنشیان, کوروش, داریوش نا آشناست؟
چرا در کتب قدیمی اسمی از آنان نیست؟(مانند اشکال و کیفیت امروزی این سلسله)
چرا در تاریخ فردی نداریم که فقط نام آن کوروش یا داریوش باشد؟ اما نام های دیگر بسیار زیاد بودند و هستند.
ارتباط جمشید با تخت جمشید و کوروش با تخت جمشید چیست؟
اگر بنای قصر جمشید ساخته جمشید است پس کوروش کیست؟
و سوالاتی که ذهن هر علاقه مند به تاریخ ایران را مشغول خود میکند.
تاریخ نوین چیست؟
تاریخی که ابتدا اواخر دوره قاجار توسط وزیر وقت قاجار حسن پیرنیا وارد ایران شد.
اواخر دوره قاجار تاریخی توسط وزیر وقت قاجار حسن پیرنیا با کمک مورخین دولتهای استعمارگر وارد ایران شد و تاریخ نوین نام یافت. این تاریخ که از منابع اهل مغرب بیرون می آید وارد کنندگان آن را هم اهل مغرب تشکیل میدادند و مورخین ایرانی تنها مترجم آن بودند. حتی به همین هم اکتفا نکردند و به تولید دوباره تاریخ با ایجاد و تغییر و تحریف آثار برای خاور میانه مخصوصا ایران پرداختند. تاریخ نوین تناقضات زیادی با تواریخ اصیل ایران داشت که هیچگاه نمیتوان از آن چشم پوشید. یکی از این تناقضات, وجود سلسله ای بنام هخامنشیان در ایران است. توجه کنید که در تواریخ اصیل حتی نام کوروش و داریوش بسیار به ندرت آمده است و از آنها به عنوان ملوک قسمتی از بابل یاد شده است که در حال حاضر تنها یک منبع از طرف بنده پیدا شده, آثار الباقیه ابوریحان بیرونی که بعدها بیشتر به آن میپردازیم. (منابع بسیاری برای اثبات بابلی بودن و پادشاه ایران نبودن کوروش و داریوش یافت شده است که از جمله آن میتوان به کامل ابن اثیر-مسعوی-طبری-یعقوبی- فارسنامه بلخی و... اشاره نمود که در این وبلاگ خواهید دید)
توجه داشته باشید که تاریخ نوین ناقض تاریخ اصیل ایران است از این رو مورخین واردکننده این تاریخ مانند حسن پیرنیا مجبور به معادل سازی تاریخ اصیل کیانیان با تاریخ نوین هخامنشیان و سپس اساطیری پنداشتن تاریخ اصیل ایران شدند (مراجعه شود به تاریخ اساطیری ایران نوشته حسن پیرنیا).
برآوردن حقایق تاریخ ایران و نکوهش تاریخ نوین چه اهمیتی دارد؟
بیان و کشف حقایق برای هر ملتی لازم است, چه این حقایق در ظاهر موجب نارضایتی اذهان عمومی شود. اما نه, نمیشود. عظمت فرهنگ و تمدن ایران در تواریخ اصیل ایران بسیار دلچسپ تر, با شکوه, خدا پرستانه, متمدن و دیرینه تر است. تاریخ نوین توسط بیگانگان و دشمنان ایران زمین به کشورمان ورود پیدا کرد, بی هیچ موشکافی میتوان دریافت که منافعی را هم برای آنان در پی داشته و خواهد داشت. جدای از این به موجب این تاریخ, شاید ایران ضررهایی کشف نشده را متحمل شده باشد و خواهد شود.
اساطیری پنداشتن تاریخ اصیل ایران ستم های بسیاری متحمل تاریخ ایران نمود که میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
کاهاندن قدمت 7000 ساله ایران به 2500 سال.
ایجاد نسل مبنا برای ایرانیان مانند هندواروپایی, ژرمن و... خواندن ما.
ساخت جعلیات مهاجرت گروه ها به ایران, درصورتی که خاور میانه مخصوصا ایران و عراق و شمال عربستان باید مبدا مهاجرت ها باشد.
رقم زدن پادشاهانی جنایتکار و بی فرهنگ و بت پرست برای ایران, درصورتی که واردات و گسترش تاریخ نوین بر مبنای عظمت و شکوه دادن ظاهری به ایران برای ایرانیان ولی عکس آن در خارج از ایران بود. (میتوانید به کتب یونانی و عهد عتیق و.... مراجعه کنید)
مهم ترین ضربه ی واردات تاریخ نوین, سرقت آثار باستانی ایران و بجای آن آثار سازی برای هخامنشیان میباشد که میتوان به تغییر قسمت اعظمی از تخت جمشید و اضافه و کم کردن آن اشاره نمود(اسناد آن در این پایگاه بارگزاری شده است در صورت نیاز بیشتر میتوانید به مجموعه کتب تخت جمشید اثر اشمیت و کتب باستان شناسان و مرمت کاران دیگر مانند هرتسفلر و آستروناخ و سامی مراجعه کنید). درصورتی که این بنا ساخته ی جمشید و متعلق به بیش از 2500 سال میباشد.
با کمی درایت, میتوان سوء اثرات غیر مستقیم این جعل بزرگ تاریخی را هم برشمرد. آنچه که برای ما مهم است تمییز و تبیین تاریخ اصیل و پالایش آن از تواریخ نوین امروزیست.
وجه دیگر این موضوع از منظر خواص پوشیده نیست که تاریخ نوین همچون معامله گندم و نفت و حتی غشی در این معالمه تاریخی فراتر از معامله نفت و گندم و معامله های مادی ست. درد نان بسیار سنگین ولی درد فرهنگی درد نان هم بدنبال دارد.
تا حال کجا بودید؟
نکته ای که ذهن شمارا خواهد آزرد باور به این مطلب است که مورخین چه در معاصر و چه اواخر قرن پیش دچار غفلت به این بزرگی بوده باشند. اما باید توجه داشته باشید:
اولا) مورخین و گسترش دهندگان تاریخ نوین را در مبنای آن اشخاص سیاسی قاجار و پهلوی و همچنین مزدور های خارجی و داخی استعمار گران تشکلیل میدادند مانند میرزا فتح علی آخوند زاده - جلال الدین میرزا قاجار- محمد علی فروغی -اردشیر جی و... و کسانی که شاید در این زمینه فعالیت داشتند ولی ناآشنا ماندند. این نکته نیز لازم به توجه است که پاک بودن نیت مشیرالدوله پیرنیا و مورخین غربی و همچنین مزدور نبودن هرتسفلد, استروناخ, اشمیت, سامی و دیگران بیشتر نیازمند سند است تا عکس آن.
دوما) افرادی بودند و هستند که صداشان از ته چاه غربت و تهمت و هتاکی ای که رسانه های بیداد زمان با همکاری گله های دین ستیز و وطن بسیم بفروش رقم میزنند شنیده میشود.
سوما) ایران همیشه در شرایطی بود که تبیین این موضوعات در چارچوب عقاید و نظرها قرار داشت و قضاوت های مردم دور از حقیقت و برای جپهه گیری و در راستای ترویج عقاید حزبی بود مانند امروز کسانی که در جهان موازی دهه 40 50 سیر میکنند. از اینرو پرداختن به این موضوع از جانب مراجع ذیربط دشوار بود و مستلزم پرداخت هزینه که هرکسی قدرت و معرفتش را نداشت. اما امروز وقت آن رسیده, هرچند برای عده ای فراموش ساختن رویاها و سیر در عوالم ذهنی, سخت باشد.
هخامنشیان از حقیقت تا دروغ