اكنون سالهاست شاهد حضور وگستردگي انواع كالاها كه بدانها بنجل اطلاق ميكنيم با تنوع خاصي سهم مهمي در بازار را از آن خود ميكند وبراين اصل ضرورت مي يابد تا با نوشته زير مشخص تر بدان پرداخته شود :
بنجلیسم چیست ؟
اگر در تولید کالایی کمیت بر کیفیت غالب شود ، ماحصل به نوعی کالای بنجل خواهد بود ، یا به حسابی اگر فروش و منطق سود بر کالا حاکم و اصل مصرف به حاشیه رانده شود ، خروجی تولید کالا به بنجلیسم ختم می گردد . بنجلیسم رفتاری ست که سرمایه بر روی کالا صورت می دهد و منش و ماهیت انرا به نفع بازار تغییر می دهد .
وقتی ماحصل تلاش کارگر به تولید کالای بنجل ختم گردد تمام زندگی فرهنگی او نیز به چنین خرده تولیدات بنجلی آلوده می شود . کارگر قرن 19 و نیمه های قرن گذشته اگر با تولید ماشین آلات سنگین ، فولاد و ادوات نظامی و بتنی و ... کار را می شناخت ، اینک درصد بالایی از نیروی کار در جهان ( بیشتر اسیای دور ) با دنیای انگولکی و جیغ جیغوی یکبار مصرف درگیر می شود . بنجلیسم اینک فرهنگ به غایت مبتذل سرمایه داری ست و نیروی عظیمی از کارگران توسط این فرهنگ به هرز می رود .
بنجلیسم ، دیگر تولید نیاز غیر ضروری و کاذب سرمايه داري نیز نیست . منباب مثال تولید گوشی موبایل با بدنه طلا یا مبل با آج فیل نیاز کاذب است اما این نوع تولیدات تجملاتی در برابر نیاز اساسی برای ارتباط و زندگی راحت تولید نمی شود . تجملات جایگزینی برابر نیاز واقعی نیست اما کالاهای بنجل تنها برای ان تولید می شوند که جایگزین ناتوانی قدرت خرید خیل عظیمی از انسانها برای مصرف کالاهای اساسی زندگی باشد . منباب مثال بیسکوییت ، نوشابه های ارزان قیمت ، کالباس در برابر گوشت قرمز ، آب میوه های طبیعی و ماهی قزل آلا تولید می شوند .
اگر بازار سرمایه تشخیص دهد کالایی هر چند فقیر بتواند جایگاه مصرف داشته باشد و بتواند ضعیف ترین پول را از جیب انسانها بیرون بکشد سرمایه انرا لعابی زیبا و دقت برانگیزی و قول زنندگی بر ان اضافه می کند . بیشتر خوشمزه جات و تردیجات با چنین نیتی وارد ویترین مغازه ها می شوند . در محله های فقیر نشین بنجلیسم گاهن 80 درصد کالاهای فروش را به خود اختصاص می دهد . منباب مثال اگر دقت شود بیست سال پیش ، فرهنگ قلک ، پس اندازهای خرد زنانه و کودکانه به قوت خود وجود داشتند اما با رشد فرهنگ مصرفی و اقتصاد بنجلی این پولهای کوچک و کوچه بازاری و توی جیبی تور زده و ربوده می شوند .
بنجلیسم چیست ؟
اگر در تولید کالایی کمیت بر کیفیت غالب شود ، ماحصل به نوعی کالای بنجل خواهد بود ، یا به حسابی اگر فروش و منطق سود بر کالا حاکم و اصل مصرف به حاشیه رانده شود ، خروجی تولید کالا به بنجلیسم ختم می گردد . بنجلیسم رفتاری ست که سرمایه بر روی کالا صورت می دهد و منش و ماهیت انرا به نفع بازار تغییر می دهد .
وقتی ماحصل تلاش کارگر به تولید کالای بنجل ختم گردد تمام زندگی فرهنگی او نیز به چنین خرده تولیدات بنجلی آلوده می شود . کارگر قرن 19 و نیمه های قرن گذشته اگر با تولید ماشین آلات سنگین ، فولاد و ادوات نظامی و بتنی و ... کار را می شناخت ، اینک درصد بالایی از نیروی کار در جهان ( بیشتر اسیای دور ) با دنیای انگولکی و جیغ جیغوی یکبار مصرف درگیر می شود . بنجلیسم اینک فرهنگ به غایت مبتذل سرمایه داری ست و نیروی عظیمی از کارگران توسط این فرهنگ به هرز می رود .
بنجلیسم ، دیگر تولید نیاز غیر ضروری و کاذب سرمايه داري نیز نیست . منباب مثال تولید گوشی موبایل با بدنه طلا یا مبل با آج فیل نیاز کاذب است اما این نوع تولیدات تجملاتی در برابر نیاز اساسی برای ارتباط و زندگی راحت تولید نمی شود . تجملات جایگزینی برابر نیاز واقعی نیست اما کالاهای بنجل تنها برای ان تولید می شوند که جایگزین ناتوانی قدرت خرید خیل عظیمی از انسانها برای مصرف کالاهای اساسی زندگی باشد . منباب مثال بیسکوییت ، نوشابه های ارزان قیمت ، کالباس در برابر گوشت قرمز ، آب میوه های طبیعی و ماهی قزل آلا تولید می شوند .
اگر بازار سرمایه تشخیص دهد کالایی هر چند فقیر بتواند جایگاه مصرف داشته باشد و بتواند ضعیف ترین پول را از جیب انسانها بیرون بکشد سرمایه انرا لعابی زیبا و دقت برانگیزی و قول زنندگی بر ان اضافه می کند . بیشتر خوشمزه جات و تردیجات با چنین نیتی وارد ویترین مغازه ها می شوند . در محله های فقیر نشین بنجلیسم گاهن 80 درصد کالاهای فروش را به خود اختصاص می دهد . منباب مثال اگر دقت شود بیست سال پیش ، فرهنگ قلک ، پس اندازهای خرد زنانه و کودکانه به قوت خود وجود داشتند اما با رشد فرهنگ مصرفی و اقتصاد بنجلی این پولهای کوچک و کوچه بازاری و توی جیبی تور زده و ربوده می شوند .